راه رفتن آیدا
سلام چند مدتی بود برات ننوشته بودم عزیزکم
امروز اومدم برات از کارایی که جدیدا انجام میدی بنویسم
توی روروئک میشینی و چون فرشارو برای خونه تکونی جمع کردیم خیلی راحت روی موکت سر میخوری و راه میری و کلی ذوق میکنی
3روز پیش پیش بابایی بودی که ناخوداگاه گفتی بابا
بابایی هم که کلی ذوقتو کرد
امروز هم زیاد سروصدا میکردی و دد و مم میگفتی چند روزی هم هست که با دهنت صدا در میاری و تف میکنی
راستی یه خبر جدید هم اینکه دایی مهدی پریروز عقد کردددددد
برات لباس عید هم خریدیم با یه کاپشن برای سال دیگت امسال که هوا دیگه خوب شده و زمستون رفت این هم عکس دخمل نازم با لباسای خشگلش
مبارکت باشه مامانییییییییی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی